انقلاب جنسی (Sexual Revolution)
انقلاب جنسی تغییری اساسی در اخلاق جنسی و رفتار جنسی در ممالک غربی بود که در بین دهه های 60 تا 70 قرن بیستم روی داد.
انقلاب جنسی اساساً به وسیله یک سری وقایع که نا کار آمدی اخلاقیات سنتی کتب مقدس را آشکار می ساخت رخ داد. ولی مولفه های قدرتمند دیگری نیز به عنوان کاتالیزور در آن نقش دانستند. درصد سال گذشته با انتشار کتب تعلیم مهارت های جنسیSex رابطه جنسی به صورت شفاف تری در کتب، موسیقی و دیگر رسانه ها مورد بحث قرار گرفت و به آن پرداخته شد. موضوعات جنسی که قبلاً برای بررسی و تحقیق و بحث موضوعات نامناسبی فرض می شدند حالا آشکارا درباره اش صحبت می شد. هم جنس گرایی (Homosexulity) ، ارگاسم (Orgasm) و ... از این موضوعات بودند. برخی مورخین استدلال می کنند که انقلاب جنسی یک گسست کامل از سلوک جنسی قدیمی تر غرب نبود بلکه یک آزاد سازی (Liberalization) بعد از یک دوره محافظه کاری (Canservative ) که تنها در دهه های 30 تا 50 وجود داشت بود. آنها اظهار می کنند که جنگ سرد استارت پیدایش یک هویت اجتماعی جدید را زد. در ایالات متحده آمریکا این هویت اجتماعی با پاک دینی (Puritan) همراه شد که طبیعت و حتی به صورت کنایه آمیز رفتارهای جنسی را نفی می کردند. بعضی معتقدند این دوره پاک دینی جنگ سرد بود که به صورت منطقی موجب یک نافرمانی فرهنگی در فرم انقلاب جنسی شد. به هر روی میزان تغییرات اصلی در رفتار جنسی که با این انقلاب اتفاق افتاد مشکوک و قابل پرسش است. بسیاری بر این باورند که تغییر اساسی این نبود که مردم تعداد یا انواع مختلفی از Sex را تجربه می کردند بلکه حقیقتاً این بود که آنها می توانستند به صورت آزادانه تری نسبت به نسل های پیشتر در رابطه با آن صحبت کنند. معهذا واضح است که رفتار جنسی قریب به اتفاق زنان تغییر بنیادی کرد. آنها شرکای جنسی بیشتری داشتند یا تعداد Sex های بیشتری را تجربه می کردند و از حدود سه تا پنج سال زودتر از زنان دهه های قبل روابط جنسی را شروع می کردند.
نویسنده بریتانیایی Philip Larkin در شعرش Annus Mirabilis در سال 1974 روح انقلاب جنسی را به خوبی تشریح می کند. در بند اول می خوانیم
Sexual intercourse began
In 1963
Which was rather later for me
Between the End of the chatterley ban
And the Beatles First L.P
گرایشات اجتماعی به فعالیت های جنسی به صورت چشم گیری در دهه 80 با توجه به ترس از ایدز (Aids ) محافظه کارانه شد.
روند تاریخی:
انقلاب جنسی نتیجه فرآیندی در تاریخ معاصر است. این فرآیند گسترش دنیای مدرن و ویران شدن ارزشهای اخلاقی ریشه دار در سنت یهودی مسیحی است. جامعه مدرن آزادی جنسی را می پذیرد. تساهل و تسامح این جوامع را می توان در یک کلمه خلاصه کنیم: Free love و منظور عشق و عشق بازی بدون مراعات آئین مذهب و ازدواج است و این شاید بازگشتی به حدود 2000 سال پیش باشد. همان دوره رم و یونان باستان که از مولفه های فرهنگی مغرب زمین هستند. در آن ازمنه قوانین اخلاقی و جنسی دیگری حاکم بود. الهه های خاصی از عشق وجود داشتند مثل Eros در یونان و Cupid در رم که مبدا Valentine امروزی است. در افسانه های یونان این خدایان اغوا می شدند، عاشق می شدند، منحرف می شدند و حتی توسط یکدیگر مورد تجاوز قرار می گرفتند. قدرت مذهبی که در دست کلیسای پروتستان و ارتودکس و کاتولیک اروپا بود توسط انقلاب فرانسه در سال 1798 به طور بنیادین تحلیل رفت. انقلاب صنعتی در قرن 19 و رشد علم، تکنولوژی، داروسازی و مراقبت های بهداشتی موجب تولید وسایل پیشگیری از بارداری بهتر و مفید تر می شد .پیشرفت در تولید لاستیک طراحی و عرضه کاندوم (Candom) را با قیمت بسیار کم و پیشرفت در ایمنی شناسی سقط جنین را ممکن ساخت. پیشرفت در شیمی ، داروشناسی و دانش بیولوژی و فیزیو لوژی موجب کشف داروهای دهانی و Viagra شد. خرید داروهای تقویت کننده قوای جنسی و Sex toy ها دیگر امری طبیعی محسوب می گشت. در این ایام طلاق هم قانونی اعلام گشته بود. همه این پیشرفت ها در کنار ارتقاء سطح سواد در دنیا و کاهش سختگیری دینی اتفاق افتاد. اختراعات و کشفیات در حوزه عکاسی و فیلم برداری, تکمیل دوربین ها جهت ضبط تصاویر متحرک و ثابت و پیشرفت صنعت چاپ موجب تغییرات اساسی در پخش انبوه عکس ها و فیلم ها شد. ترقی در صنعت فیلم در هالیوود (Hollywood) با تکنیک های جدید در بازار یابی (Marketing) و تبلیغات (Advertising) و همین طور تحقیق در روانشناسی مصرف کننده ها همراه شد. دکتر زیگموند فروید رفتار انسان را در را در Libido ریشه یابی کرد . بر اساس نظریه فروید افراد دارای عقده های جنسی هستند که در مردان و زنان متفاوت است. منشا احساسات جنسی در آینده کودک سینه مادر است. فروید با ارائه این نظریه روح تازه ای به Positirism دمید و این بنیان ایدئولوژی فرهنگی و فکری صراحت جنسی عصر جدید بود. نظریات فروید درباره شخصیت انسان تحول مهمی در شناخت علمی انسان ایجاد کرد و دانش روانکاوی را پی ریزی کرد. اندیشه های فروید انسان شناسی در فرهنگ غرب را دگرگون کرد. فروید بنا به گفته خودش تحت تاثیر شوپنهاور بوده شوپنهاور نیروی درونی غالب در وجود انسان و محرک طبیعی قدرتمند او را که هیچ گونه هدف و قصد آگاهانه ای ندارد را «خواست» می نامد. این خواست در درون همه افراد وجود دارد. فراموش نباید کرد که فروید علیرغم همه نظریات مناقشه انگیز خود در اساس یک اندیشمند عقل گراست او به خرد انسان باور دارد و همه تلاش او در این راستا است که انسان از سوی عقل و کار عقلایی هدایت شود نه از سوی نیروهای تاریک و مرموز درونی بنا براین به باور فروید تلاش عقل برای تفسیر گذشته و شناخت اندرون انسان نه تنها ممکن بلکه راه نجات انسان است.
ستارگان سینما نیز از فاکتورهای مهم این انقلاب هستند. زنان و مردان به غایت خوش قیافه با دقت بسیار برای اینکه تبدیل به ستارگان سینما شوند انتخاب می شدند. همراه با فیلم های دارای صحنه های رمانتیک عشق، بوسه، در آغوش گرفتن و... با حضور این ستارگان فرهنگ تغییر شکل داد به طوری که بروز احساسات در انتظار عمومی قابل قبول تر گشت. حالت بسیار محافظه کارانه قبل از قرن 20 با محیط Erotic رو به رشد جایگزین شد و توسط صنعت سینما مخصوصاً Hollywood مردمی گشت. عریانی (Nudity) در فیلم ها در ابتدا خیلی به ندرت اتفاق می افتاد ولی با گذشت زمان بیشتر مردم در برابر عریانی جزیی مردان و نمایش سینه های بازیگران زن مدارا کردند. اختراع تلویزیون نمایش شهوترانی و معاقشه را در هر خانه ای ممکن ساخت. بعضی از بازیگران دیگر تبدیل به بت (Idol) شده
بودند. از این میان می توان به Madana, Sophia Loren , Marilyn Monroe اشاره کرد که مقلیدشان به راه آنها ادامه می دهند. حالا دیگر یک صحنه معاقشه در هر فیلم نه تنها طبیعی است بلکه به صورت یک قاعده و اسلوب پذیرفته شده است.
در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50، Kinsey دو بررسی و تحقیق از رفتار جنسی مدرن را منتشر کرد. در 1948 کینزی و همکارانش در پاسخ به یک تقاضا از سوی دانشجویان دختر دانشگاه ایندیانا (Indiana) برای اطلاعات بیشتر در مورد رفتار جنسی انسان کتابی با عنوان «رفتار جنسی مردان» را منتشر کردند. آنها 5 سال بعد این کار را با «کتاب رفتار جنسی» زنان ادامه دادند. این کتاب ها تحولی را در آگاهی جمعی از تمایلات جنسی و توجه عمومی به آنها را موجب گشتند. آلفرد کینزی بین سال های 48 و 53 اولین تحقیق وسیع و مستقل را در زمینه هم جنس گرایی انجام داد و نشان داد که در جامعه آمریکا حداقل 37 درصد مردان و 13 درصد زنان یکبار در عمر خویش با جنس موافق همبستر شده و به مرحله ارضای کامل رسیده اند. در آن زمان کینزی اعلام کرد که میزان هم جنس گراهای آمریکا به اندازه جمعیت سیاه پوست آن کشور است. آخرین تحقیقات نشان می دهد که در کشورهای غربی 60 درصد افراد لااقل یکبار در زندگی خود تماس هم جنس گرایانه داشته اند. البته هنوز هم مبارزاتی علیه هم جنس گرایی در جریان است. مثلاً محافظه کاران آمریکا هم جنس گرایی را گناه، بیماری و جنایت بحساب می آورند. هنوز هم بسیاری از مردان ، زنان هم جنس گرا را تهدید به تجاوز جنسی می کنند و او را به عنوان یک هرزه به حساب می آورند.
گفته می شود در آن زمان اخلاقیات عمومی بحث آزاد و صریح درباره تمایلات جنسی به عنوان یک خصوصیت انسانی را محدود ساخته بود. کتاب های کنیزی به علت مطالبی درباره کثرت فعالیت های جنسی که شامل هم جنس گرایی هم می شد مورد غضب قرار گرفت. بسیاری از مردم گمان می کردند تحقیق در رفتار جنسی بنیان خانواده را تضعیف می کند. به هر حال این کتاب ها زمینه ای برای تحقیق Johnson و Master شد تحقیق که (Human Sexual Response) نامیده می شد در 1966 طبیعت و میدان اعمال جنسی جوانان آمریکا را روشن ساخت. این زوج در آمریکا کلینکی تاسیس کردند و با روش های رفتاری شروع به درمان این اختلالات کردند در این شیوه هر دو شخص باید حضور داشته باشند. و این باعث تحولی در درمان اختلالات شد و هنوز هم استفاده می شود. این روش غیر دارویی است.
در ایالات متحده بین سالهای 59 تا 66 ممنوعیت سه کتاب با محتوای Erotic به چالش کشیده شد و سپس از بین رفت. قبل از این تاریخ یکسری آئین نامه های جسته گریخته حاکم بود که مشخص می کرد چه چیزی می تواند منتشر شود و چه چیزی نمی تواند منتشر شود. به عنوان مثال طبق این قوانین از ورود و انتشار Ulysses شاهکار جیمز جویس (James Joyce) در کشور آمریکا جلوگیری به عمل می آمد. در سال 1959، Grave Press یک نسخه سانسور نشده Lady chatterly اثر D . H .
Who needs a hobby like tennis or philately
I’ve got a hobby :
رمان Hanry Miller با عنوان Tropic of Cancer هم دارای قطعه ای با صراحت گویی جنسی بود که به همین سبب در ایالات متحده قابل انتشار نبود ولی در پاریس توسط Obelish press چاپ شد و نسخه هایی از آن به ایالات متحده وارد شد. در 1961 Grave Press یک نسخه از آن را چاپ کرد و پس از آن دعاوی حقوقی بسیاری برای فروشندگان آن بر پا شد. در نهایت دادگاه برای مشخص کردن وقاحت و قباحت رمان به یک آزمایش که اکنون به Miller test معروف است متوسل شد. هنوز هم در ایالات متحده Pornagraphy در صورتی قانونی است که شروط تست میلی را رعایت کند هر چند که هرگز این کار صورت نمی گیرد. تست میلر شامل سه شرط است که یک اثر هیچ کدام از شروط را نباید نقض کند.
شروط به شرح زیرند:
1 – آیا یک شخص معمولی که استانداردهای عمومی جامعه را به کار می بندد اثر را (منظور کل اثر می باشد) مربوط به علایق شهوانی می داند.
2 – آیا اثر تماس جنسی را به روش آشکارا اهانت آمیز و رنجاننده توصیف وتصویر می کند.
3 – آیا اثر به کل فاقد ارزش هنری، سیاسی، ادبی یا علمی است. این شرط سوم به Slaps Test معروف است.
البته واضح است که این تست بسیار نادقیق است و در حقیقت به طور نسبی هیچ اثری شروط آن را نقض نمی کند. در سال 1965،
Putnam رمانی از John Cleland را با نام Fanny Hill چاپ و منتشر کرد. با توجه به رای دادگاه Charles Rembar او هم برنده دادگاه شد. دادگاه در رای خود تصریح کرد “ سکس یک نیروی محرکه قوی و معما گونه در زندگی انسان است و بیان آن در ادبیات توسط First Amendment مورد حمایت قرار می گیرد”.
First Amendment قانونی است که به موجب آن شهروندان دارای حق آزادی دین، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و دادخواست از دولت هستند. در رای دادگاه به صورت ضمنی بیان شده بود که یک قطعه از اثر حتی اگر موجب انحراف و فساد بعضی افراد شود تا وقتی که در اجتماع اثر گذار نباشد وقاحت آمیز نیست. با توجه به این رای سال 1969 توسط Rembar «سال پایان وقاحت » نام گرفت بعد از رای دادگاهFanny Hill آثاری غیر داستانی شروع به ظهور کردند. Helen Gurley Brown کتاب هایی منتشر کرد که حتی تیتر آنها هم در یک دهه قبل تر قابل تصور نبود. در 1969 joan Garrity کتابی جهت تمرین دادن زبان در حین رابطه جنسی منتشر کرد. و این روند به همین ترتیب در سالهای بعد ادامه یافت. کتاب های قدیمی تر مثل «آنچه هر دختری باید بداند» و «راهنمای ازدواج» که سابقاً ممنوع بودند هم انتشار یافتند. این کتب که اکثراً آموزشی بودند در کتابفروشی ها برای عموم در دسترس بودند و نقش قابل تاملی در انقلاب جنسی داشتند.
در طول دهه 50 یک خواننده و هنرمند نوعی سریع از رقص و اجرای موسیقی را معرفی کرد که آمیخته با حرکات جنسی بود. او Elvis Presley نام داشت که به سبب این حرکات او را Elvis the Pelvis لقب داده بودند. میلیون ها زن جوان طرفدار (Fan) او بودند و او در حقیقت بت (Idol) انها محسوب می شد . او را به عنوان یکی از فاکتورهای اولیه نافرمانی و طغیان جوانان در دهه های 50 و 60 می دانند .
با توسعه و گسترش آنتی بیوتیک ها در دهه 40 بسیاری بیماری های مقاربتی (STD ) مثل سفیلس (Syphilis) علاج پذیر گشتند. 20 سال بعد قرص ضد بارداری عرضه شد. البته ابتدا برای زنان متاهل و به سرعت پس از آن برای زنان مجرد. با از بین رفتن خط بیماری و بارداری ( که تا قبل از قرن 20 عملی به شدت خطرناک بود) بسیاری از قیود سنتی در رفتار جنسی فلسفه وجودی خود را از دست داد. متدهای جدید پیشگیری به زنان و مردان اجازه می داد تا تولید مثل خود را تحت کنترل درآورند. کاندوم، IUD و قرص های ضد بارداری با قیمت های نازل در دسترس همگان قرار گرفت.
اولین باشگاه Nudist ها در حوالی هامبورگ در سال 1903 گشایش یافت کهPark Freilicht نام داشت و بعد از به قدرت رسیدن هیتلر توسط نازی ها توقیف شد. در آمریکا اولین باشگاه Nudist در سال 1930 و در کانادا در سال 1939 افتتاح شد. هنوز جنش های قومی Nudist در آلمان با عنوان Fkk فعالند.
مجلات عریانی اعمال جنسی را تصویر می کردند و بعضی با دقت و مهارت زیادی این عمل را انجام می دادند مثلPlay bay که نشریه ای مورد پسند و احترام بود و چهره های شناخته شده در آن با احساس امنیت عقاید شان را ابراز می کردند.
از نقش جنبش Feminist هم نباید چشم پوشی کرد. این جنبش دارای سه مرحله مهم بوده است. امواج سه گانه آن به این ترتیب است.
1 – موج اول یا موج قدیم به دنبال پیشرفت های قانونی و رهایی بخش برای زنان بود و هویت سیاسی نوینی برای آنها به ارمغان آورد. موج اول حول محورهایی چون کار خانگی, وضعیت حقوقی زنان و تصویب قوانین می چرخد و به تبعیض ها شدیداً معترض است.
2 – موج دوم که به صورت ریشه ای با موج اول تفاوت داشت. این موج به احساسات جنسی، عواطف و همه حوزه هایی که شخصی و یا خانودگی تلقی می شد می پرداخت. این موج با مبارزه علیه خشونت جنسی و خانگی و با ایجاد پیوند میان مسائل تولید و امور شخصی و سیاسی تفکر سیاسی معاصر را نیز دگرگون کرد.
3 – موج سوم که در حال حاضر در جریان است علاوه بر پرداختن به امور زنان به مسایل و نابرابری های نژادی و اقتصادی و انسانی هم می پردازند و آزادی انسان و برابری بشر را خواستار است.
به هر حال بعد از انقلاب جنسی دنیای غرب دچار دگرگونی هایی شد. این دگرگونی ها عمدتاً به عنوان تغییرات مثبت و سازنده ارزیابی می گردند. این تحولات یا باعث فرو ریختن بسیاری از تابوها و مذهبی شد یا با فروریختن انها همراه شد. در اغلب کشورهای غربی مقاربت جنسی قبل از ازدواج به طور گسترده ای مورد پذیرش قرار گرفته و در صوررت بروز حاملگی سقط جنین به سادگی امکان پذیر است. زنان و مردانی که بدون پیوند زناشویی با یکدیگر زندگی می کنند بسیار زیاد است و برای این زوجها Palimony که معادل Alimony برای زوجهای قانونی است مقرر گشته است آموزش مهارت های جنسی و روشهای پیشگیری از بارداری و بیماری های مقاربتی (STD) به برنامه آموزشی مدارس افزوده شد و وسایل پیشگیری و همچنین Sex toy بطور گسترده در اختیار عموم گذاشته شد. از سال 1973 هم جنس گرایی از گروه اختلالات روان پزشکی حذف شد و در حال حاضر در هیچ نقطه ای از دنیا بیماری محسوب نمی شود. رابطه جنسی بین هم جنسان که در دوران حکمرانی کلیسا اکیداً ممنوع بود دیگر ننگین محسوب نمی شد و زنان و مردان هم جنس گرا دارای حقوقی مانند دیگر افراد هستند. حتی در بعضی کشورها ازدواج هم جنس گرایان با هم امری قانونی است. مکانهای بسیاری جهت ارضای جنسی افراد با سلایق و ترجیحات جنسی مختلف وجود دارد. امار طلاق، Aids و فحشا رو به رشد است و حتی جهت گیری های سیاستمداران درباره این مسائل بر محبوبیت آنها تاثیر بسیار زیادی دارد.
http://ravanfilm.persianblog.ir/
مایلم شما رو لینک کنم.
خوشحال میشم یه سر بهم بزنید