شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۴

تقسیم بندی هنر در زمان *

هنر و هنرمند حد و مرز نمی شناسد . اما نه به بهانه جهانی شدن می توان از هنر ملی ( ملیت به عنوان شاخصی فرهنگی ) چشم پوشی کرد و نه به بهانه ملی گرایی و جفظ اصالت می توان از رقابت های جهانی فرار کرد. ایران بهتر از هر سرزمینی نارسا بودن تقسیمات جغرافیایی را درتاریخ هنر نشان می دهد . هنر ایران از ابتدا تا زمان قاجار تغییرات فراوانی را تجربه کرده است و در وسعتی بین اسپانیا تا هندوستان قابل رویت است .تاریخ هنر ایران را می توان به 4 دوره تقسیم کرد :

1) از ابتدا تا پایان عصر ساسانی دوره اول است . با توجه به آثار باقی مانده از دوره های مختلف به نظر می رسد فاخرترین دوره تاریخ هنر ایران مربوط به دوره ساسانی است . شانهشاهی ساسانی به دست اعراب از بین رفت و کمتر بنا و اثر هنری از تعصب اعراب جان بدر برد.

2) از حمله اعراب تا صفویه : بعد از حمله اعراب هنر ایرانی تحت لوای امپراتوری اسلام دوره جدیدی را آغاز نمود. از این زمان تا دوره صفویه ، ایران تحت حاکمیت نیروهای غیر ایرانی مثل اعراب و مغولان قرار داشت . مشخصه اصلی و متمایز کننده این بازه تاریخی این است که آثار این دوره پشتوانه دینی به عنوان محرک ندارند. البته لازم به تذکر است که عامل دین آنگونه که در اروپا به عنوان محرک خلق آثار هنری مطرح شد هیچگاه در ایران دیده نشده است . در هنر اروپایی و آثار مذهبی اروپا شاهد سمبول های انسانی بیشماری هستیم ولی در ایران به علت منع اسلام از به تصویر کشیدن انسان ، هنر از زندگی روزمره دور شد و محدود به طرح های اسلیمی گردید .

3) از صفویه تا قاجاریه : در این دوره با تشکیل حکومت ملی و مشخص شدن مذهب ملی ( شیعه ) ، هنر ایرانی نیز شخصیت و هویت خاص خود را بدست آورد . آثار این دوره بیشتر مربوط به تذهیب و خاتم کاری ، پارچه و فرش و سفال و ... است . در واقع در این دوره شاهد ساخته شدن آلات زندگی مفید و زیبا هستیم . با این وجود هنوز حالتی بسیار شخصی داشت و میان توده های مردم به عنوان یک حرفه تاثیرگذار مطرح نگردیده بود و مصرف کننده – و نه مخاطب – عمده آثار هنری قشر متمول و دیوانسالار جامعه بودند . از مشخصه های هنری این دوره می توان به لطافت حیرت انگیز ، ظرافتی که با مشقت تمام خلق شده و تقارن اشاره کرد . آثار این محدوده تاریخی از جمله چشم نوازترین آثار هنری ایران هستند.

4) دوره معاصر : دوره بعد که می توان مبدا آن را کمال الملک قرار داد دوره معاصر هنر ایران است . با توجه به وقوع چند انقلاب ، کودتا و جنگ بزرگ و همچنین گسترش ارتباط با جهان پیرامون بویژه اروپا و آمریکا ، هنر ایران در این بازه زمانی شاهد افت و خیز های فراوانی بوده و هست .این بخش از تاریخ هنر ایران بی شک پیچیده ترین بخش آن نیز محسوب می شود . در این دوره هنرهای جدیدی به ایرانی معرفی و شناسانده شدند که از آن میان می توان به عکاسی ، سینما ، گرافیک و کاریکاتور اشاره کرد.بی توجهی به هنر های قدیمی تر و توجه زیاد به هنرهای جدید باعث از بین رفتن بسیاری از هنرهای پیشین گشت . هنرمند ایرانی به بهای قربانی کردن هنر های اصیل خود را به هنرمند غربی نزدیک کرد و همین باعث پدید آمدن بحران هویت نزد او گشت . هنرمند ایرانی نیز مانند متخصصین سایر علوم با گشوده شدن دروازه های کشور به روی اروپا و آمریکا و وقوف به عقب ماندگی خویش دچار سردرگمی می شود و جهت جبران زمان از دست رفته به هر دری می زند . سبک ها و اسلوب های مختلف را بصورت سطحی و بدون توجه به عوامل پیدایش آنها تجربه می کند و می آزماید و در آغلب این آزمون ها مغلوب می گردد. وی در تکاپو برای بدست آوردن هویت و شخصیت یا به ورطه نا امیدی ، پوچی و انزوا میافتد یا به تقلید از آثار اروپایی – آمریکایی می پردازد . این الگوی رفتاری اکثر قریب به اتفاق هنرمندان ایران است . تقلید از هنرمندان غربی باعث بوجود آمدن قشری جدید از هنرمند نماها گردید و بواقع این افراد بزرگترین معضل حال حاضرهنر ایران می باشند. این هنرمند نماهای نوکیسه با دستکاری در حس زیبایی شناختی توده ها بزرگترین ضربه را بر پیکر هنر ایران وارد کردند و همچنان به مثابه ترمزی هستند که از حرکت و پیشروی هنر ایران و هنر ایرانی جلوگیری به عمل می آورند.البته در همین دوره هنرمندهایی نیز داشته ایم که با تمام مشقات و مصایب راه خود را یافته اند و توانسته اند واسطه ای باشند میان شهروندان آماتور ایرانی و هنرمندان بومی از یکسو و هنر جهانی و مدنیت مدرن و پست مدرن از سوی دیگر .اما لبخند رضایت از این هنرمندان سخت کوش هم دیری نمی پاید که با یاس و نا امیدی جایگزین می شود ، چرا که برخورد سرد و ناصحیح دولت و مردم و حتی منتقدین با اینان و هنرشان اسباب رنجیدگی ایشان را فراهم آورده و ناچار راه جلای وطن و کوچیدن را انتخاب می کنند .با رسیدن به این بخش تاریخی و مرور حوادثی که برای این افراد به وقوع پیوست اجازه ادامه مطلب را از انسان می گیرد ،نفسها در سینه حبس و دندان ها با عصبیت تمام به هم فشرده می شود ، بنابراین ادامه هنر معاصر و بررسی دقیق تر آن را در زمان دیگری ادامه خواهم داد و اینگونه شایسته تر نیز هست .

* این عنوان را یحیا انتخاب کرده

2 Comments:

At ۱۲:۲۳ قبل‌ازظهر, مهر ۰۷, ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام (: خیلی خوشحال میشم اگه به سایت من سر بزنی و راجع به مجسمه هایم نظر بدی
WWW.seena.8k.com

 
At ۱۲:۲۵ قبل‌ازظهر, مهر ۰۷, ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سام(: واقعا خوشحال میشم اگه به سایت ام سر بزنی و نظرتو راجع به مجسمه هام بگی
www.seena.8k.com

 

ارسال یک نظر

<< Home