دوشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۵

حکایتی از من و جمعیت زیبا

من هم هرگز به خاطر عقیده ام جانم را فدا نمی کنم چرا که ممکن است عقیده ام اشتباه باشد اما حاضرم زندگی ام و آینده ام را قربانی عقیده ام کنم . وانگهی زمانه زمانه ی بی آلتان و آلت به دستان است . یکی از این بی آلتان کوزه به سر گرز به دست تذکره گو سرانجام زبان باز کرد و کرور کرور تهمت و بهتان نثارم کرد که البته به طریقی مستحق آنها نیز بودم زیرا جانب احتیاط را رعایت نکرده و به نامحرمان اعتماد کرده بودم . باری آنچه بیشتر برای من اهمیت داشت این بود که مرا دارای روانی افسرده و دلی مرده می پنداشت . ولی غیر قابل اغماض ادله اش جهت اثبات سخنانش بود که چون سلیقه موسیقیایی ام مثلا پینک و منسون و شجریان و بتهوون را می پسندد یا چون به سینمای هنری علاقه مندم و حتی اینکه حرف های صد من یک غاز خاله زنکی را با دقت گوش نمی دهم پس افسرده ام ! و حکیمانه و سعدی وار نصیحت می فرمود که " برو کار می کن مگو چیست کار " و تجویز می نمود مثلا به جای پینک فلوید من بعد اشعار حماسی و انسان مدار و شاد حاج بنیامین ممسنی را گوش جان فرا دهم و به جای تماشای آثار میشاییل هانکه به سینما های سطح شهر رجوع کنم و به خیل مشتاقان " ازدواج به سبک ایرانی " بپیوندم ! در یک کلام مثل اغلب ابنا بشر لاقید و لخت باشم تا سعادت این جهانی و آن جهانی نصیبم گردد . البته اولین بار نیست چنین توصیه ای می شنوم و آخربار نیز نخواهد بود
از این ها که بگذریم تازه به قسمت تراژیک مطلب می رسیم ، بی آلت عزیز ما قرار است از متخصصین و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی شود ، فاجعه نیست سیاست گذار آینده زندگی شبه فرهنگی را به سخره می گیرد و پاپ زدگی را راه حل و کلید مشکلات می داند ؟
به هر صورت می دانم که این ها را می خواند پس جوابت را اینجا می دهم . خیر قربانت گردم ، بنده تاب چنین تغییراتی را ندارم و خوش ندارم زندگی فرهنگی نیم بند خود و خیره سری ام را فدای شادی ها و پایکوبی های بی محتوای جمعیت برده سرشت کنم . جنابعالی مختارید مشغول هرچه که از آن لذت می برید باشید ، از نظر من اینها جز مشتی لعبت بی خاصیت نیستند . من با شناختی که از شما دارم تعجب می کنم چگونه توانستید اینچنین بی شرمانه و خام توصیاتی از این دست داشته باشید . دوست عزیز می دانم که گمان برده اید کینه توزم و این را انتقامی در طول جدل مان خواهید انگاشت . در عرصه وبلاگ نویسی بسیار کم کارم و این کم کاری را به روزنوشته ها و ساعت نوشته ها ترجیح می دهم . اما در این روزها به اندازه سال ها پیر و فرسوده شده ام و سلول های عصبی مدام فرمان های جدید و متناقض صادر می کنند ، این متن هم از جمله فرمان های آن سلول های کذایی بود و لا غیر . به هر روی بنده بدون هیچ سو نیتی می نویسم ، تا دوستان از دل آن چه نیاتی استخراج کنند

15 Comments:

At ۱:۳۷ بعدازظهر, مرداد ۱۸, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

لازم نبود در جوابش خون خویش حرام کنی و اکسیژنی را که می توان صرف تفکر نمود اینگونه حرام کنی...
ما هم بی چرا زندگانی از این دستیم... شاید همه ی آن ها به فکر فریادرسند. نجاتشان همان پاپ شدن است که توده همیشه نکبت بار بوده است...

i remember it well the first time that i saw
your head ‘round the door 'cause mine stopped working
i remember it well there was wet in your hair
you were stood in the stair and time stopped moving
i want you here tonight i want you here
'cause i can't believe what i found
i want you here tonight want you here
nothing is taking me down
i remember it well taxied out of a storm
to watch you perform and my ships were sailing
i remember it well i was stood in your line
and your mouth your mouth your mouth your mind
i want you here tonight i want you here
'cause i can't believe what i found
i want you here tonight want you
‘cause nothing is taking me down
‘cept you my love..
come all ye lost
dive into moss
i hope that my sanity covers the cost
to remove the stain of my love
paper maché
come all ye reborn
blow off my horn
i'm driving real hard
this is love this is porn
god would forgive me
but i.. i whip myself scorn scorn
i wanna hear what you have to say about me
hear if you're gonna live without me
hear what you want
i remember december
and I wanna hear what you have to say about me
hear if you're gonna live without me
i wanna hear what you want
what the hell do you want?

 
At ۱۰:۱۲ بعدازظهر, مرداد ۱۸, ۱۳۸۵, Blogger Laki said...

بابا دكتر جون مهمترن قسمت اين توصيه ها رو كه فراموش كردي! بابا پس اكبر جوجه چي مي شه؟

 
At ۱۱:۳۳ بعدازظهر, مرداد ۱۸, ۱۳۸۵, Blogger A.Rahimpour said...

صد البته ! اکبر جوجه ، سی جی گوجه ای ، در بند و از همه مهمتر : زیدی
;) :D

 
At ۱۱:۳۹ بعدازظهر, مرداد ۱۸, ۱۳۸۵, Blogger A.Rahimpour said...

hossein midooni kheili lajam gerefteh , hala sar e forsat behet tozih midam ...
agha in damien rice ham kheili hal dad ha ;) merci

 
At ۲:۱۹ قبل‌ازظهر, مرداد ۲۱, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

بسیار غیر مولف.من از تو انتظار داشتم اینها را به همان شخص مورد خشم،بی سر و صدا می فرستادی یا رو در روی می گفتی.ولی خوب با نثر و زبان روانی نوشته ای دکتر!ء

 
At ۱:۰۴ بعدازظهر, مرداد ۲۱, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

ghabele shoma ro nadasht jiiiiigar....
man ham mikhastam toode besham,,,,

 
At ۷:۳۳ بعدازظهر, مرداد ۲۱, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

salam. 1 poste toop be yade harfaye jadidet... neveshtam...bia bekhoon...

 
At ۱۲:۱۵ قبل‌ازظهر, مهر ۱۳, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

عمران پر کشید ...

 
At ۵:۵۵ بعدازظهر, آذر ۰۵, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

salam
vaghti adam ha nojavunishun marx mikhunan, vaghti ke bayad bachegi konan, fekrashun jaye digast ya vaghti ke bayad sheitanat konan nemikonan, vaghti bozor mishan masalan 25 saleshun mishe
un vaghte ke be khatere inke masire tabii ro naraftan karaye bachegane ya karai ro mikonan ke moghtazaye sene pesare 17 salast masalanb ba mosht miran tu shisheye teras ya baraye kasbe esteghlal ba khanevade harf nemizanan, hala man ke 27 salame chetor bayad be ye pesari ke edeaye bozorgi mikone vali vaghean dare nojavunie nakardasho mikone tekye konam, amir man vaghean motaasefam baraye khodam,

 
At ۸:۲۹ بعدازظهر, آذر ۰۵, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

az roshangaritoon mamnoonam , doostan hatman az bayanat e shoma mostafiz khahand shod .
nemidoonam chera jorat nakardi khodeto moarefi koni ,albate khoob mishnasamet , shayad doostan ham moshtagh bashan ke bahatoon ashna beshan ! ghablan ham goftam , agar man dar nojavani marx khoondam , agar be ghol e shoma masir e tabiee ro tei nakardam dar avaz az mian mayegi rahidam DOOST E AZIZ !

 
At ۱۲:۱۸ بعدازظهر, آذر ۰۶, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

BEHTARE DIGE VAJEYE DUST RO BARAYE HAM ESTEFADE NAKONIM AGHAYE RAHIMPOUR.
fekr konam in harfam behtarin bahanaro behet dad dar vaghe komaket kardam ta az takhribe khodet jologiri karde basham chon una manteghi nabud vali in harfam laaghal behtar az tojihatet toe. dar vaghe manzuram hamin bud va na chize dige.

 
At ۲:۴۹ بعدازظهر, آذر ۰۷, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

BE JAHANAM

 
At ۳:۳۴ بعدازظهر, آذر ۰۷, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

be jahanam yani chi? moadab bash

 
At ۱۰:۱۱ بعدازظهر, بهمن ۰۲, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

هوم؟

 
At ۴:۲۴ قبل‌ازظهر, بهمن ۲۸, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

حضور محترم آقای رحیم پور
با سلام و تقدیم احترام، بدینوسیله دعوت نامه عضویت در نهضت حق طلبی نسل جدید به حضور تقدیم می گردد، لطفاً برای کسب اطلاعات بیشتر به وبلاگ اطاق هم اندیشی مراجعه نمائید. سپاسگزاریم
فراخوان عضو گیری برای نهضت حق طلبی نسل جدید
از زمان شروع به کار اطاق هم اندیشی 18 روز می گذرد و در این مدّت اشخاص زیادی بعنوان موافق یا مخالف در وبلاگ نظر دادند و تعدادی نیز آمادگی خود را جهت عضویت در نهضت حق طلبی اعلام نموده اند، با توجّه به نظرات دریافتی و با توجّه به اینکه تعدادی آمادگی خود را جهت شرکت در نهضت اعلام کرده اند، می توان به واقعیتهایی از جامعه پی برد، چون هر چه زمان می گذرد احتمال اینکه نظرات دریافتی تکراری شود و تعدادی از مخاطبین به این دلیل انگیزه خود را برای ارتباط با وبلاگ از دست بدهند و همچنین بدلیل اینکه زمان از دست می رود، به این نتیجه رسیده ام که بهتر است نهضت وارد مرحله بعدی شود، مرحله جدید تحت نام فراخوان عضو گیری برای نهضت حق طلبی نسل جدید می باشد، در این مرحله از مراجعین درخواست می شود تا به سؤالات زیر پاسخ دهند، و امّا اگر تعدادی داوطلب عضویت در نهضت شدند در این صورت برنامه های بعدی نهضت با نظر آنها خواهد بود.
سئوالات: 1- اگر داوطلب عضویت در نهضت حق طلبی هستید، این موضوع را در قسمت نظر این وبلاگ ثبت نمائید.
2- پیشنهاد خود را پیرامون نام نهضت بنویسید، نام نهضت از دو قسمت(از دو اسم) تشکیل خواهد شد بعنوان مثال اگر نام نهضت حق طلبی را در نظر بگیریم در این صورت قسمت اوّل آن نهضت و قسمت دوم آن حق طلبی خواهد بود پس شما می توانید به جای اسم اول و همچنین به جای اسم دوم کلمات مناسبی پیشنهاد نمائید.
3- به عقیده شما نهضت باید در پی تحقّق چه اهدافی باشد.
4- برای رسیدن به اهداف فوق، انجام چه اصلاحاتی را باید از نظام درخواست نمائیم. 5- چه راههای قانونی و مدنی برای وادار کردن نظام به انجام اصلاحات مورد نظر پیشنهاد می کنید. 6- چه راههایی برای تبلیغ و عضو گیری برای نهضت پیشنهاد می نمائید. پیروز باشید
http://goftegoo1.blogfa.com

 

ارسال یک نظر

<< Home