Misanthrope
"من روشنفكرم" ناشي از نخوتي بنيادين است و نخوت ذاتا فاشيستي است . نخوت سرشار از عقده هاست . ديوار حايل كشيدن ميان خود و ديگران است . "من روشنفكرم" يعني من بيزارم از همه چيز و از همه كس ، از ديگران جهنمي . اين يعني انسان گريزي با دستاويزي ابلهانه : انسان گرايي .
"من روشنفكرم" به اين معني است كه فكر من از مال تو بهتر است ، يا شايد تو اصلا فكر نداري . من فكر مي كنم پس هستم و تو فكر نداري پس نيستي يا كم هستي ، به هر روي از من كمتر هستي . هستي من آسماني ترين هستي هاست ، خورشيدي هستم گرما بخش شما سياركان بي رمق . وجدان بيدار و آگاه اجتماعم من .
"من روشنفكرم" برده داري است ، فرمانبردار باش تا تغذيه شوي . من روشنفكرم پس فكرت را رها كن و رام باش و مطيع باش . اما ارباب اهل قهر و آشتي است ، اگر مدحش را به جا نياوري عزلت نشيني اختيار مي كند . با خلوت گزيدن انتقام مي گيرد . اين شباهت دارد به رفتار مازوخيستي كودك لوسي كه از غذا خوردن به هنگام قهر امتناع مي ورزد .
به راستي كه چقدر فاصله زياد است از "من روشنفكرم" تا روشنفكري و روشنفكر بودن .
بسیار عالی. واقعا عالی بود
بسيار مؤلف دكتر.جمع و جور و پربار نوشته اي . لكن چه شده تو كه به اين دير به ديري به روز مي كني اينقدر اين "من روشنفكر" آزارت ميدهد؟ يعني مردم آنقدر احمق شده اند كه اينهمه "من روشنفكر" زياد شده؟
به هر روي به اميد ديدار در نيويورك!(البته جلسات نيويوركي)
سلام امیر جان
فکر می کنم مثل همیشه خودت باشی. اما اینکه می گوئم «فکر می کنم» به این خاطر است که شاید تو در یک موضع از نوع شخصی قرار گرفتی. و خودت می دانی که در موضع شخصی افراد، حرف و حدیث های زیادی در کار می شود؛ مشتاقانه منتظر بقیه مطالب ات هستم.
آقای رحیم پور نه فایده ای ندارد. چون من در ما بقی نوشته هایم خیلی به این مطلب نپرداخته ام. ولی باور بفرمایید هنوز هم تعجب و حتی حیرت می کنم که شما چگونه به چنان نتیجه ای رسیده اید. پیروز باشید.
زیبا بود
یادته یک بار بهت گفتم:روشنفکر به چه معناست؟تو هم در اومدی که(البته با اطمینان)روشنفکر و روشنفکری وجود نداره(کافی شاپ یک)شاید حق با تو بود.ولی آیابه نظر تو این واژه توهم زا اتفاقی وارد نوشته هات شده و این قدر به چشم می خوره و گاهی تو ذوق می زنه.جای فروید تون هم اینجا خالیه.
روشنفکر یک واژه کاملا انتزاعی و تجریدی است.و توهم زا.و به همین دلیل دست آویزی است برای فرار از بن بست.شیوه ای مدرن برای مغلطه
در دنیای لوکس امروزی
توهم جالبیه
افسوس که فلسفه توهم رو نمی دونم
همون طور که از توهم فلسفه سر در نمی ارم.
موفق باشی دوست عزیزم.
تو بسیار مولفی به چینی چی می شه؟
انسان از تن خود یک زندان می سازد...
تو نیز...
یو آر این من پرایوت یونیورس...
سو کیک یور سلف آتتا هیر..!!!
من روشنفکرم... کودک بیمار این روزهای ما را به جز بازداشتگاه های چند نفره جایی نیست. وقتی که حتا خود را آنقدر سالم می پندارم که فکر می کنم همه مریضند جز من... ارباب زحمتی بکش و این کلت کمری را از من بگیر و بزن آن چه را که باید روزهاپیش می زدی...
می دانی؟
فقط می خواستم به تو بگویم... که من روشنفکر هستم یا نیستم زیاد مهم نیست... مهم این است که دیگر نیستم...
همین.