شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۴

تروریست دموکراسی

میاندیشم اگر احمدی نژاد رییس جمهور شود – که احتمال زیادی هم دارد - آیا باز هم انتخاباتی برگزار خواهد شد یا این آخرین انتخاباتی است که می بینیم .
" تروریست دموکراسی " پیروز قطعی این انتخابات بود و ایرانی ها ثابت کردند بالقوه تروریست و متعصب هستند . این انتخابات بازگشتی است به صفویه با شیعه زدگی و انفعال چندش آور و متعفنش .
و شکست خوردگان اصلی نیز ما تحریم کنندگان بودیم . آقایان و خانم ها تحریم ما بی شباهت با آنچه حزب توده با مصدق کرد نبود ، ما شکست خوردیم و هزینه سنگینی بر ما تحمیل شد . ما ساده لوحانه خود را کشتیم تا کتک نخوریم ! و هزینه فعالیت خود را خودمان به شدت بالا بردیم . ملت ایران به ما نشان داد که اصلاحات را باید از خود مردم شروع کنیم نه از رابطه با آمریکا و اجرای قانون اساسی . باید فاصله خود را با مردم فرودست کاهش دهیم . اصلاحات مرده است !به من ثابت شد که باید بین بد و جنایتکار – و نه بدتر – بد را با چنگ و دندان چسبید.
ما مانده ایم و جبهه دموکراسی خواهی وامانده . ما مانده ایم و احمدی نژاد کوتوله و رفسنجانی قاتل . ماییم و ما !
دلم برای ناصر زرافشان میسوزد ، آیا دوباره می بینمش ؟ و اکبر گنجی که هر که بود حال سمبول مقاومت ایران شده . گمان کنم باید غزل خداحافظی را بخوانند ....
ملت غیور ایران تیغ بخرید شاید از هفته دیگر ممنوع شود ! ملت غیور ایران ریش بگذارید شاید از هفته دیگر دوباره پاکسازی آغاز شود . ملت غیور ایران دختران و زنانتان را به گردش ببرید شاید ....
نمی توانم تمرکز کنم ..... ادامه نمی دهم ......

پنجشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۴

تیغ تبلیغات

Odermett وظایف تبلیغات را در چهار مورد خلاصه کرده است :

1) جلب توجه

2) ارایه بصری واضح

3) توسل به غریزه بیننده

4) ثبت آن در خاطره بیننده

در تبلیغات انتخابات ایران هیچگاه به اندازه این دوره ، تبلیغات حرفه ای و علمی نبوده اند و به نظر من در این دوره برنامه ها ، سوابق و عملکرد ها و راهکارها به مقدار قابل توجهی به حاشیه رانده شده و در عوض رقابت اصلی در حوزه تبلیغات کاندیداها ست . فعلا با دلایل آن و مقایسه ایران و دیگر کشور ها در این زمینه کاری نداریم و صرفا به اهمیت یافتن تبلیغات نسبت به دوره های پیشین تاکید داریم و اینکه به همان اندازه که این تبلیغات اهمیت بافته حداقل به همان میزان نیز حرفه ای تر گشته .

در گذشته تنها حجم تبلیغات مورد نظر بود در حالی که در این دوره علاوه بر آن به 4 وظیفه ذکر شده بالا نیز توجه می شود .البته بنا به دلایلی – که باز هم موضوع بحث نیست – از بین کاندیدا ها تنها 3 فردِ دارای بیشترین بختِ پیروزی دارای تبلیغاتی متفاوت از بقیه و از گذشته هستند : معین ، قالیباف و رفسنجانی .

Lucian Bernhard درباره آمریکایی ها می گوید : " آمریکایی ها یک تصویر و یک فکر میخواهند و متوجه یک ایده بصری خالص نمی شوند . ، آن چه که در اینجا اهمیت دارد علایق انسانی است ، نه خلاقیت هنرمند ." با مقداری تلورانس این گزاره برای ایرانی ها نیز صادق است . به همین سبب تبلیغات انتخاباتی اکثرا محدود شده به Close Up ساده با پرچمی در گوشه ای از آن یا پشت سر آن کاندیدا . البته Close Up کاندیدا به منظور تاکید و بزرگ تر جلوه دادن او در همه جا مرسوم است ، همچنین انتخاب ابعاد بزرگ یا ابعادی بدیع که جهت جلب توجه و تثبیت در ناخوآگاه افراد است . برای روشن شدن مطلب باز هم به Bernhard رجوع می کنم : " عکاسی راهی برای تصویر کردن اشیا و به وجود آوردن معانی جدید است. " این همان چیزی است که در تبلیغات ما بسیار کم و بندرت استفاده می شود . در حقیقت ما تبلیغاتی که در آنها شخص کاندیدا حضور نداشته باشد بسیار کم دیده ایم . در این دوره تنها معین ، آن هم بصورتی محدود ، در روزنامه ها از تصویر افرادی غیر از خودش در تبلیغاتش استفاده کرد . تصاویری از دانشجویان ، جوانان ، سالخوردگان و افرادی چون سعید حجاریان ، و تنها شعار او و نامش بر روی این تصاویر نوشته شده .

تلفیق عکس سیاه و سفید و عکس رنگی همیشه از افکت های عامه پسند و زیبای تبلیغات بوده که آن را در پوستر های معین و قالیباف می توان مشاهده کرد .

به لحاظ تایپوگرافی در پوستر معین از حروف دست نویس استفاده شده که اولین بار توسط Peter Knepp ارایه شد . در پوستر قالیباف ازهمان زاویه ای که عکاسی شده ( از روبرو ) برای نوشته ها نیز انتخاب شده و حروف به صورت تخت به کار رفته اند . این عمل را نخستین بار Josef Muller Brockman انجام داد. اما رفسنجانی از خط نستعلیق استفاده کرده ولی نامش را در پوستر هایش چاپ نکرده که نشان دهنده دقت طراح آن است که بیننده نیازی به درج نام او ندارد و به شهرت وی در ایران اقرار می کند و آن را مورد تاکید قرار می دهد . خط نستعلیق ، فیگور شاهانه او و نگاه دوخته شده به دوردستش در پوستر به تبیین نقش پدرگونه او ( مثلا ) می پردازد و مدلی مینیاتوریست از شخصیت واقعی او .

پرچم نیز به طرق مختلف در پوستر ها دیده می شود ، البته نه به سادگی گذشته . معین بیشتر از سه رنگ پرچم استفاده می کند وآن را به صورت مستقیم کمتر به کار می برد . رفسنجانی هم به پرچمی گرافیکی و کوچک در بالا بسنده کرده است . قالیباف نیز به همین ترتیب از یک پرچم کوچک استفاده کرده .

به طور کلی در این دوره با حرفه ای تر شدن تبلیغات سعی شده از شلوغی بیش از اندازه که در دوره های پیشین مرسوم بود اجتناب شود تا باعث گیج شدن و چرخش نگاه بیننده و عصبی کردن او جلوگیری شود ، به همین دلیل اغلب تبلیغات بسیار ساده و گویا است و سعی شده تنها از تعداد محدودی رنگ استفاده شود .

یکشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۴

Moulin Rouge

شاید حتی طرفداران پر و پا قرص بالیوود هم از فیلمی چون "Moulin Rouge" لذت نبرند یا شاید هم خیل کثیری از علاقمندان به آن طرفداران سینمای بالیوود باشند. مهم نیست کدامیک از گزینه های فوق می تواند صحیح باشد ، آنچه حایز اهمیت می باشد نادیده گرفتن مفاهیم و لایه های زیرین این اثر است.اغلب افراد جذب حرکات و عشوه های Nicole Kidman و موسیقی فیلم شده و روایت آن را داستانی تکراری و مبتذل می دانند و به همین سادگی چشم بر ظرایف و پیچیدگی های آن میبندند.

تلاش نمیکنم برای دفاع از آن خود را به زحمت بیندازم و معتقدم چندان حرف های تازه ای هم برای ارایه کردن نداشته ( حقیقتا خودم هم احساس می کنم با دیدن این فیلم فقط وقتم را تلف کرده ام ) ، تنها می خواهم به نکاتی اشاره کنم که گمان می کنم برای پی بردن تفاوت این اثر با آثار مشابه هالیوودی و بالیوودی آن می تواند موثر باشد و همانطور که گفتم به خود زحمت چپاندن معانی و مفاهیم عمیق به آن و تشریح دقیق و جز بجز را نمیدهم .

اول از همه باید به نام اثر اشاره کرد که در زبان فرانسه به معنی آسیاب سرخ است . اسامی کاراکترها متعلق به نواحی مختلفی در دنیاست ، " ساتین" نامی شرقی با ریشه عربی یا هندی است به معنی اطلسی ، " دوک" لقبی اشرافی و انگلیسی است و " زیدلر " نیز آلمانی است و اشخاص دیگری از آرژانتین و اماکن دیگر ، در واقع در این شهر همه مهاجر هستند و معلوم نیست چه چیز آنها را در کنار یکدیگر قرار داده است.

از طرفی نیز به مساله مرگ و مسئولیت انسان در برابر مرگ اشاره می کند که یک تم اگزیستانسیالیستی است . ولی همانند روح انقلاب بوهم و طبق آخرین خطوط تیتراژ پایانی " داستانی درباره حقیقت ، زیبایی ، آزادی و بالاتر از همه عشق است". فیلمنامه بسیار دقیق و حساب شده نگاشته شده و داستانی کلاسیک را به شیوه ای نو عرضه می کند. با مطرح کردن مرگ ساتین در ابتدا چیزی که برای بیننده اهمیت می یابد سر گذشت عشق آن دو است و مرگ را در برابر عشق امری کوچک بشمار می آورد .

در چند جا به ناتوانی زبان و کلام اشاره می شود و از همان ابتدا به جایگاه خاص موسیقی نیز می پردازد : "The hills are alive with the sound of music " و مرا بیاد نظر شوپنهاور درباره موسیقی می اندازد که خواستگاه تمام هنرها موسیقی است و این فیلم نیز با توجه به musical بودنش نوعی تایید و تاکید بر ارج و منزلت موسیقی است و در انتها نیز این آوای "تولوس" در نقش سیتار است که عاشق و معشوق را به حقیقت رهنمون می شود و آن دو را مجددا به یکدیگر نزدیک می سازد و هموست که داستان را نقل می کند .این مطلب در تمام طول فیلم به خوبی پرورش و بست داده می شود.

انتقاد از رسانه ها و سیستم ستاره سازی آنها ( مشخصا هالیوود ) و همچنین نقد صریح کاپیتالیسم نیز از محورهای اصلی فیلم است و به اهمیت گیشه اشاره می کند ولی آن را زیر سوال نمی برد. آرزوی ساتین بدل شدن به یک سوپر استار است ، هر چند به آرزوی خود نمی رسد اما حداقل تبدیل به قهرمان می شود زمانی که سرگذشتش تحریر می شود و ما را از آنچه بر وی گذشته مطلع می سازد .

این کلیتی بود از برداشت خودم از این فیلم ولی تمام آن نبود و همانطور که گفتم فیلمنامه بر خلاف ظاهرش دارای پیچیدگی هایی هم بود و از آن می توان معانی بیشتری هم استخراج کرد. به هر حال این را هم باید در نظر گرفت که "Moulin Rouge" درون همان سیستمی تولید شده که به آن معترض است و آن را به نقد کشیده ، فیلمیست با همان کلیشه های هالی – بالی وودی و با همان اهداف .

جمعه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۴

Silence must be heard

انتخابات را به اشتباه رکن ابتدایی هر دموکراسی می پندارند ، در صورتی که اساس دموکراسی حکومت قانون ( مطابق با حقوق بشر ) و نظام پارلمانی می باشد و پس از آن انتخابات در جایگاه دوم مطرح می گردد. ساده اندیشی سبب بروز اشتباه فاحش تری نیز شده و برخی هر کشور برگزار کننده انتخابات را دموکرات می انگارند و این در حالی است که حداقل در مورد برگزاری انتخابات و صرف نظر از میزان قدرت و ثبات منتخب یا منتخبین آنچه دارای اهمیت گزاف است عادلانه بودن و سلامت آن می باشد .

انتخابات و سیستم های انتخاباتی چنان مهم و پیچیده اند که منجر به پدید آمدن دانشی جدید با عنوان Psephology گردیده اند . به طور کلی سیستم های انتخاباتی یا majoritarian و یا Propotional . نوع اول اکثریت گرا و دومی نسبی گراست . Kenneth Arrow برنده جایزه اقتصاد نوبل در سال 1972 جهت برگزاری انتخابات آزاد 5 خصیصه را نام برده و ثابت نموده هیچ سیستم انتخاباتی همه این خصایص را با هم نمی تواند داشته باشد .چهار مدل عمده برای انتخابات موجود است :

1)First past the post : این مدل جهت جلوگیری از به قدرت رسیدن سریع احزاب تازه تاسیس استفاده می شود و در برگه رای فقط یک نام نوشته می شود. از جمله احزابی که به سرعت تمام قدرت را در دست گرفت حزب نازی آلمان بود .در ایران نمونه جدیدش آبادگران بود که به سرعت قسمت عمده قدرت را در دست گرفت ، البته نه به خاطر محبوبیت بلکه به علت عدم شرکت مردم در انتخابات .

2) Approval voting : در این سیستم چند اسم بدون داشتن الویت در برگ رای نوشته می شود .

3)Ranked vote : چند نام را به ترتیب الویت در برگه وارد می کنند .

4)Ranging vote : به هر کاندیدا امتیازی بین 1-10 اختصاص می یابد و پیچیده ترین سیستم انتخاباتی است .

با این همه همانطور که گفته شد حتی استفاده از این روش ها هم تضمین کننده انتخابات آزاد نیست . تبعیض قایل شدن بین کاندیداها در استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و رسانه های جمعی و محدود کردن کاندیداها به طرق غیر دموکراتیک از جمله مهم ترین نشانه های انتخابات ناعادلانه است . Noam Chomsky زبان شناس و نظریه پرداز سیاسی شهیر معتقد است که در ایالات متحده نیز با توجه به نقش رسانه ها و مدیریت آنها کاندیداها به مساوات از امکانات رسانه های جمعی نمی توانند بهره مند شوند .

ازدیگر نمودهای ناسالمی انتخابات که مختص به رژیم های دیکتاتوریست به برگزاری انتخاباتSingle candidate یا تک نامزدی وFalse diversity که در آن همه نامزدها از شرایط موجود دفاع می کنند می توان اشاره کرد ، مانند انتخابات سوریه ، عراق و فلسطین که از این سه فقط سوریه این شرایط را حفظ کرده است .

تخریب و تبلیغات منفی یا Negative campaigning که دارای شگردهای فراوان و حتی خطرناک است و تقلب در شمارش آرا هم از جمله اعمالی هستند که سلامت انتخابات و نتایج آن را زیر سوال می برند.

هنر تبلیغات

اگر بخواهیم از زاویه هنری به تبلیغات کاندیداهای انتخابات صوری این دوره بنگریم تنها پوسترهای قالیباف دارای جذابیت است و البته چهره وی نیز در این جذابیت بی تاثیر نیست.عکاسی به نحوی صورت گرفته تا عیب وی ( تاس بودن سر ) را بپوشانند و در هیچ یک از عکس ها بالاتر از پیشانی را نمی بینیم .در یکی از عکس ها حلقه ازدواج و قسمتی از ساعت او نیز مشهود است تا نشانی باشد بر تعهد و دقت و وقت شناسی .لازم به تذکر است که اگر آقا مجتبی خامنه ای فرزند تندروی رهبر تندروی ایران حامی مالی و معنوی هر شخصی باشد مسلما تیم تشکیلاتی او قوی ترین تیم انتخاباتی خواهد گشت . با این وجود اگر قالیباف رای لازم را کسب نکند حداقل به یکی از قابلیت های خود پی برده و می تواند به جای ریاست جمهوری به عنوان مانکن و مدل عکاسی به کار خود ادامه دهد ! شاید هم با احمد نجفی تبدیل به یک زوج هنری شوند و حسابی به امر به معروف و نهی از منکر دخترهای ساده دل و هنردوست بپردازند.

هاشمی رفسنجانی بهرمانی نیز علاوه بر شگردهای تبلیغاتیش از پوسترهایی با ابعاد نامتعارف و جدید ( در ایران ) استفاده می کند ، البته گمان می کنم طبق قانون طول و عرض تبلیغات و پوسترها باید از استاندارد خاصی تبعیت کند که در این صورت هاشمی رفسنجانی قانون شکنی کرده و باید این تبلیغات را جمع آوری کند. ولی کارناوال هایی که هر فردی از ستاد او 50 هزار تومان می گیرد را که نمی تواند جمع آوری کند چراکه اساسا آنها به او وابسته نیستند !

مضحک ترین پوسترها مربوط به کروبی است که با هر بار دیدن لبخند مصنوعی و ژست متفکرانه و روستایی او حسابی خرسند و شاد می شوم !

بدترین تبلیغات هم متعلق به احمدی نژاد است که بیشتر به آگهی ترحیم شباهت دارد و البته لیاقت بیشتر از این را هم ندارد.

تبلیغات معین در روزنامه ها بد نیست . البته عکس های مریم زندی که متخصص پرتره است بی نقص ، جذاب و زیباست.در حقیقت بر خلاف قالیباف این چهره و فیزیک معین است که دست و پا گیر شده و حتما تمام مشارکتی ها غبطه می خورند که ای کاش ما هم شخصی مثل قالیباف داشتیم .

تبلیغات لاریجانی هم مثل چهره اش بیروح و بی تاثیر است و بیشتر موجب آزار و اذیت بیننده آن می شود . در یکی از سالها اگر اشتباه نکنم در بلغارستان رییس جمهور به علت استفاده از شعر یکی از شعرای محبوب کشور بدون رعایت Copy Right و کسب اجازه از خانواده شاعر جریمه سنگینی شد .امیدوارم لاریجانی را نیز به خاطر استفاده از " هوای تازه " جریمه سنگینی کنند . البته اگر کسی زحمت شکایت کردن را به خود بدهد.

تبلیغات رضایی ، مهرعلیزاده را هنوز ندیده ام ولی مسلم می دانم که تبلیغات آنها هم بهتر از کروبی و لاریجانی نخواهد بود .

دو چیز در تمام پوسترها دیده میشود : یکی این که هیچ کدام صحبتی از خمینی نمی کنند و دوم اینکه درهمه آنها عینک نقشی اساسی دارد .

با این که می خواستم از منظر هنری به تبلیغات نگاه کنم ولی کاملا از آن فاصله گرفتم ، به هر حال بدون ادیت و تغییر متن را در وبلاگ قرار می دهم شاید بعدا دوباره به آن پرداختم .

I am sam

مطمئنا اگر میشل فوکو فیلم "I am Sam" را تماشا می کرد حسابی لذت می برد. واقعاً فیلم لطیف و متفکرانه ای هست. در آغاز و در زمان تیتراژ ابتدایی پیش فرض های تماشاگر به زیر سوال برده می شود ، هنگامی که متوجه می شویم ظرافت و دقت وسواسی در مرتب کردن به یک جنتلمن متعلق نیست و مربوط به یک عقب افتاده ذهنی است و شاید هم باید در تعریف این دو واژه تجدید نظر کنیم و یا اصلا این دو را از فرهنگ لغات حذف کنیم !!!

نقش بستن نام فیلم هم دارای جذابیت و دقت خاصی بود و به نحوی لکنت زبان را یادآور می شد .ساختار قدرت و نقشی که افراد در به وجود آمدن قدرت دارند بسیار زیبا بیان می شود و مدام با طبقات مظلوم واقع شده مواجه می شویم : بیماران روانی ، کودکان ، زنان ، کارمندان و حتی حیوانات .

در نهایت در آخر فیلم باز هم بیننده شوکه می شود ، باز هم ساختار قدرت ولی این بار بر خلاف همه آنچه تا کنون دیده ایم : داور مسابقه فوتبال وقتی یک بازیکن موفق به گل زنی می شود او را در آغوش می کشد !

بازیگری سه نقش محوری فوق العاده و حیرت انگیز است ، انتخاب موسیقی نیز با دقت و سلیقه فراوان همراه بوده همواره موجب تقویت حس جاری در نمایش می شود.

"The Eighth Day" فیلم دیگری محصول فرانسه است که دارای شباهت هایی با این فیلم می باشد. گویا

Sean Penn از این فیلم برای ایفای نقش خود الهام هایی گرفته است.

پنجشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۴

مانیفست

مدت زیادی بود که می خواستم از دلایل تحریم انتخابات بنویسم و به تئوریزه کردن آن بپردازم ولی مدام به تعویق می انداختمش ، تا اینکه اکبر گنجی مانیفست دومش را نوشت .تقریبا همان مسائلی بود که من هم می خواستم مطرح کنم ، البته من فکر میکنم مطلب خودم بهتر و علمی تر بود !!

حالا که گنجی زحمتش را متحمل شده فکر کنم دیگر نیازی به دوباره نویسی من نباشد ولی اگر فرصتی پیدا شد سعی می کنم به تحلیل روانشناسی و ارزیابی کاندیدا ها و دیدگاه های مضحکشان بپردازم .امیدوارم زمان لازم را بدست بیاورم .